آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان ♥♥♥♥♣♠عاشقانه ساده♥♠♣♥♥♥ مطالب زیبا و عاشقانه @_@ (*_*)
تنهایم مگذار
گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده
نه فریاد آرامت میکند و نه سکوت
آنجاست که با چشمانی خیس
رو به آسمان میکنی و میگویی
خدایا تنها تو را دارم
تنهایم مگذار
راز آفرینشپس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم.... با تو رازی دارم !.. اندکی پیشتر اَی .. اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!. زیر چشمی به خدا می نگریست !.. محو لبخند غم آلود خدا ! دلش انگار گریست . نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!.. یاد من باش ... که بس تنهایم !!. بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !! به خدا گفت : من به اندازه ی .... من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ... به اندازه عرش ..نه ....نه من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !! اَدم ،.. کوله اش را بر داشت خسته و سخت قدم بر می داشت !... راهی ظلمت پر شور زمین .. طفلکی بنده غمگین اَدم!.. در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ... زیر لبهای خدا باز شنید ،... نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ... نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !... که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!! نازنینم اَدم .... نبری از یادم ؟؟!!!!.
دوستت دارم خداهنوز به دیدار خدا می روند.... خدایی که در یک مکعب سنگی خود را حبس کرده است.!!!
خدا هم تنهاست
هیچکس نفهمید که خدا هم تنهاییش را فریاد میکشد
(( قــــــل هـــوالله احـــــد ))
آن سوی همه ی دلـتنگی ها خـدایی هست
که داشتنش جبـران همه ی نداشتن هاست
یاد معبود
گفتم درون قلبم خالیست گفت پرش کن از عشق من! گفتم دست نیاز دارم گفت بگیر دست من! گفتم از تو خیلی دورم گفت من از تو نه ! گفتم آخر چگونه آرام گیرم گفت با یاد من ! گفتم با این همه مشکل چه کنم گفت توکل به من ! گفتم هیچ کس کنارم نمانده گفت به جزء من! گفتم خدایا چرا اینقدر می گویی من ؟ گفت چون من از تو هستم و تو از من
بندگی کن
بخدا گفتم: " بیا جهان را قسمت کنیم، آسمون واسه من ابراش مال تو، دریا مال من موجش مال تو، ماه مال
من خورشید مال تو ... ".
خدا خندید و گفت: " بندگی کن، همه دنیا مال تو ... من هم مال تو ...
نظرات شما عزیزان: سه شنبه 5 / 8برچسب:, :: 21:58 :: نويسنده : SAMIN yas
|